۱۳۹۲ تیر ۱۱, سه‌شنبه

دستگاه قضایی جان پناه دژخیمان خامنه ای



چهارشنبه 12 تیر 1392
دستگاه قضایی جان پناه دژخیمان خامنه ای
منصور امان
دادگاه نمایشی مُتهمان جنایت کهریزک با اعلام بیگُناهی دژخیم محبوب آیت الله خامنه ای از اتهام قتل، دامنه تازه ای به رُسوایی شکنجه و قتل مُخالفان و مُنتقدان در سال 88 بخشیده است. دادگاه مزبور که با هدف بستن خوش ظاهر پرونده ترتیب داده شده بود، با تبریه مُتهمان از اتهام اصلی، به زاویه دیگری از دستگاه یکپارچه جنایت سازمان یافته نور تابانده و مُشخصات بیشتری از حاشیه امنی که شکنجه گران و قاتلان حُکومتی از آن برخوردارند را برملا ساخته است.


آنگونه که منابع رسمی جمهوری اسلامی خبر می دهند، دستگاه قضایی، آقای سعید مُرتضوی، دادستان پیشین تهران و دو مُعاون وی، آقایان علی اکبر حیدری فر و حسن زارع دهنوی را به اتهام "بازداشت غیرقانونی" و "گُزارش خلاف واقع" به جریمه نقدی و محرومیت شُغلی محکوم کرده است. رای مزبور همزمان به معنای رد اتهامهای سنگین تری است که این افراد با آن روبرو هستند و از نگاه صادر کنندگانش می بایست به منزله پایان رسیدگی به آنها به نفع مُتهمان به حساب آورده شود.

حُکم دادگاه نمایشی نه فقط مساله قتل در اثر شکنجه ی آقایان امیر جوادی فر، مُحسن روح الامینی و مُحمد کامرانی را مسکوت گذاشته، بلکه از کنار بازداشتگاه "غیر استاندارد" کهریزک و نقش دایرکنندگان و گردانندگانش در موضوع اتهام نیز با دستپاچگی گُذر کرده است.

اگر چه یک علت خلق داوطلبانه چنین رُسوایی دردسر سازی ایفای نقش دستگاه قضایی به عُنوان آلت دست دستگاه های امنیتی و ماموران آنها است، اما دلیل اصلی را باید در تحمیلی بودن رسیدگی قضایی به جنایت کهریزک دید. آقای خامنه ای فقط زیر فشار بیزاری و نفرت عمومی از اعمال تبهکارانه زیردستانش و تنها با هدف ماله کشی بر آن حاضر به ترتیب دادن این نمایش گردید.

حاکمان کشور نزدیک به چهار سال از هرگونه رسیدگی به این جنایت جلوگیری کردند و پس از آنکه بالاخره پرده نمایش را بالا بردند، حاضر به طرح اتهام گرد شده "مُعاونت در قتل" علیه جلادان شان نشدند. سپس دادگاهی که چشم مُراقب جامعه بدان می نگریست را "محرمانه" اعلام کردند و سرآخر به گرفتن رضایت اجباری از پدر یکی از جانباختگان و فرستادن سردژخیم مُرتضوی به مُرخصی در ایام جنایت روی آوردند.

در همان روزهایی که آقای خامنه ای و دیگر آمران سرکوب خونین اعتراضها در سال 88 در تقلای قفسه بندی موشهایی هستند که "حماسه" شان زاییده و از جُمله "بسته شدن پرونده تقلُب 88" را به یکدیگر شادباش می گویند، تلاش شرم آور آنها برای به بایگانی فرستادن دوسیه سیاهچال کهریزک و زیر فرش جارو کردن جنایتهای مرتکب شده در آن نشان داد که حتی یک صفحه از این پرونده ورق هم نخورده است.

پرونده سیاستی که کهریزک تولید می کند، آدمکُشها را در پناه می گیرد و دستگاه قضایی را به دستمال چرک تبهکاریهایش بدل کرده، تا هنگام اجرای عدالت در حق مردُم، قربانیان، گشوده می ماند.

۱۳۹۲ تیر ۱۰, دوشنبه

خواسته های مردم حکومت را به چالش می گیرد



دوشنبه 10تیر
خواسته های مردم حکومت را به چالش می گیرد
زینت میرهاشمی
حسن روحانی در هر شکلی که رئیس جمهور ولایت فقیه شد، برآمد شرایط بحران مشروعیت در هرم قدرت و نارضایتی گسترده مردم ار شرایط فعلی است. باندهای حکومتی هر کدام بنا به تعبیر خود از نتیجه مهندسی انتخابات، بر این نکته اشتراک نظر دارند که مردم از شرایط موجود ناراضی هستند. جنبش ضد دیکتاتوری در سال 88 تنها سنگفرش خیابانها را با خون رنگین نکرد، بلکه مطالبات مشخص و تعریف شده مردم را به گوش همگان رساند، مطالباتی که همچنان حکومت را به چالش می کشاند.
محورهای مطالبات جنبش اجتماعی مردمی را اگر بتوان در شکل خلاصه تعریف کرد، آزادی، جدایی دین از دولت، رعایت حقوق بشر و عدالت اجتماعی است. این مطالبات در شعارهای مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر اصل ولایت فقیه، آزادی زندانیان سیاسی، حکومت دینی نمی خواهیم و ... توسط مردم در خیزشهای سال 88 خود را نشان داد.
تحقق مطالبات مردمی نقطه جدال و رویارویی جنبش اجتماعی و قدرت حاکم است. در فراسوی حرکتها و شعارهای مردمی، تغییر و تحول دیگر در اندیشه نمی گنجد بلکه به نیرویی محرک تبدیل شده، به گونه ای که اکثریت پایوران ریم بر آن صحه می گذارند. با گذشت دو هفته و ننشستن روحانی بر صندلی ریاست، زمینه های سرکوب جنبشهای اجتماعی مردمی، راهی اتاق فکر رژیم می شود. خاتمی با تکیه بر این واقعیت با هدف کوتاه نگاه داشتن سقف تغییر، پشت روحانی را گرفت.
خاتمی روز شنبه 8 تیر در جمع به شورای شهر رسیدگان خواسته های مردم را در ردیف «توقعات» دانسته و نوید داد که مردم فکر نکنند مشکلات حل می شود. وی گفت:«ما باید جامعه را توجیه بکنیم که این طور نیست همه خواستها در مدت کوتاه برآورده شود..... قانع کردن مردم که توقعات بالا نداشته باشند و خیال نکنند یک شبه همه مشکلات حل می شود نیز از اهمیت برخوردار است».
آقای خاتمی بیهوده می پندارد که می تواند مطالبات مردم را با خط کش اندازه گیری کرده و در ظرف مورد دلخواه خود جای دهد.
سرمقاله نویس کیهان شریعتمداری، روز یکشنبه 9 تیر نوشت:«در پی انتخاب روحانی، مطالباتی همسو با اهداف شوم اپوزیسیون در دستور کار قرار گرفته است». مطالباتی که ارگان ولی فقیه از آن نگران شده است موضوع حقوق بشر و حق شهروندی است. وی گوشزد می کند که حقوق بشر و حقوق شهروندی «دستاویزی است تا آنها جنگ روانی و رسانه ای بر ضد جمهوری اسلامی ایران را به صورت مداوم در دستور کار داشته باشند.» مقاله نویس کیهان، حقوق شهروندی را در ردیف «اهداف و خواسته های سکولاریسم» و «به حاشیه رفتن قوانین اسلامی» دانست. وی درخواست آزادی «محکومان فتنه» را «نقض حقوق شهروندان» که «حماسه آفریدند» دانست.
خواست تغییر و تحول و نه به شرایط کنونی، رویدادهای پیش رو را رقم خواهد زد.

۱۳۹۲ تیر ۶, پنجشنبه

تیم هسته ای، گُربه دم حجله؟

 


آدینه 7 تیر
تیم هسته ای، گُربه دم حجله؟
منصور امان
در پس پرده های فرو افتاده "نظام"، مُشاجرات گرد چگونگی به دست گرفتن پرونده هسته ای در حال بالا گرفتن است. این امر را سُخنان ناهمگون پایوران حکومت به روشنی پدیدار ساخته است.

روز گذشته، سُخنگوی وزارت خارجه مُلاها، سُخنان رییس خود، آقای صالحی، پیرامون تشکیل تیم جدید مُذاکره کننده هسته ای از سوی حُجت الاسلام روحانی را تکذیب کرد. آقای عراقچی، این سُخنان وزیر خارجه را که به گونه گُسترده ای در رسانه های بین المللی بازتاب یافت، "سووبرداشت" نامید و اخبار مُنتشر شده در این باره را "نادُرُست" خواند.

آقای صالحی یک روز پیش تر(چهارشنبه)، در یک کنفرانس خبری مُشترک با همتای تاجیک خود به خبرنگاران گفته بود، "تیم جدید، موضوع هسته ای را در تمام ابعاد آن مورد بازبینی قرار می دهد". وی همچنین تاکید کرده بود که کشور در یک "دوره انتقالی نه چندان ساده در رابطه با مُذاکرات هسته ای" قرار دارد.

با آنکه تصمیم گیرنده نهایی پیرامون پرونده اتُمی "نظام"، آقای خامنه ای است، با این حال مساله تاکتیکهای گوناگون برای برخورد بدان که از شرایط مُشخص استخراج می شود، می تواند موجب قرار دادن گروه های دارای منافع در برابر یکدیگر شود. موضوع مرکزی اختلاف در این باره، امتیازها یا خسارتهایی است که هر تاکتیک به گونه اجتناب ناپذیری با خود - حتی به صورت محدود – به همراه دارد.

حُجت الاسلام روحانی حتی اگر نقشه بازگشت به دوران "سه تُفنگدار" و چرب کردن سبیل طرفها برای بستن یک چشم خود را در سر پرورانده باشد، باز هم ناچار است که پا به حیاط خلوت "رهبر" و قلمروهایی که او اقتدارش را در کُنترُل انحصاری آنها معنا می کند، بگذارد. تیم هسته ای از جُمله ی آنهاست. آقای روحانی برای جلب اطمینان "رهبر" نمی تواند دوران ریاست خود بر این تیم را شهادت بگیرد؛ او در آن هنگام در حقیقت نماینده زوج رفسنجانی – خامنه ای بود و بی درنگ پس از مُتارکه آنها، دوران وی نیز به عُنوان مُذاکره کننده ارشد "نظام" به سر آمد.

آقای روحانی می تواند برای "رفع خطر از سر نظام" هر "کلید"ی داشته باشد، تاکتیک آیت الله خامنه ای فقط یک قُفل را باز می کند و آن ندادن هزینه ی تصمیمهای خود و جلوگیری از گُسترش دامنه ی هر "نرمش" به پهنه ولایت مُطلقه خود است.

در حالی که طرفهای خارجی مُلاها انتخاب آقای روحانی را نتیجه و محصول فشارهای اقتصادی و سیاسی خود می دانند و از آن آغاز تاثیرگذاری تدبیرهای شان را برداشت کرده اند، شکاف در دستگاه قُدرت بر سر پرونده هسته ای عمیق تر شده و نزاع به جلوی صحنه کشیده می شود. حرکت این پروسه مُستقل از آن است که "مقام مُعظم" گُربه را دم حجله کُشته باشد یا نه!
فراسوی خبر ...نقل از سایت های ایران نبرد و جنگ خبر ...آدینه 7 تیر ... منصور امان
http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=2994

۱۳۹۲ تیر ۴, سه‌شنبه

زمینه چینی برای کوتاه کردن دست سپاه پاسداران از یک اهرُم ثروت



چهارشنبه 5 تیر 1392
زمینه چینی برای کوتاه کردن دست سپاه پاسداران از یک اهرُم ثروت
منصور امان
پس از تعیین تکلیف یک ابزار قُدرت در حوزه سیاست، کارتها در پهنه ثروت نیز دوباره بُر می خورند. افشاگری یک پایور نزدیک به حُجت الاسلام روحانی از حیف و میل و هدر دادن ده ها میلیارد دُلار سرمایه کشور در وزارت نفت را می توان نشانه ای از حرکت جدی شریکهای جدید قُدرت به این سمت ارزیابی کرد.

آقای اکبر تُرکان، وزیر پیشین دفاع و راه در دو دوره ریاست جمهوری آقای رفسنجانی و نماینده ویژه حُجت الاسلام حسن روحانی در امر انتقال و تحویل گرفتن دستگاه دولت، وزارت نفت را با موضوع "حوزه گازی پارس جنوبی" آماج حملات شدید قرار داد. او فاش ساخت که این وزارتخانه ی تحت کُنترُل سپاه پاسداران، با وجود ارایه لیست هزینه 46 میلیارد دُلاری، در عرض سه سال گذشته هیچ فاز تولید جدیدی را در حوزه مزبور به بهره برداری نرسانده است. وی همچنین با اشاره به اینکه طبق برآوردها هزینه کُل فازها کمتر از 40 میلیارد دُلار است، در مورد سرنوشت 6 میلیارد دُلار مازاد ابراز بی اطلاعی کرد.

پاسدار رُستم قاسمی که به گونه بی واسطه از ریاست کارتل اقتصادی سپاه پاسداران به نام "قرارگاه خاتم الانبیا" بر صندلی ریاست پولساز ترین وزارتخانه کشور خزید، در مراسم مُعارفه اش در مجلس مُلاها، توسعه میدانهای گازی مُشترک را "اولویت اصلی" خود نامیده و کمی بعد تر نیز خواهان دریافت 50 میلیارد دُلار بدین منظور شده بود.

به مُوازات این، برندگان کشمکش انتخابات، فشار برای کوتاه کردن دست "حزب پادگانی" از اهرُمهای ثروت را در یک گوشه دیگر میدان نیز بالا می برند. آنها پرونده خرید دکلهای نفتی از چین توسُط شرکتهای پوششی وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران و دریافت حق دلالیهای کلان را روی میز گذاشته اند و همچون مساله "پارس جنوبی"، خواهان "حساب کشی" هستند.

آنها همچنین با نگرانی اطلاع می دهند که پاسدار قاسمی با شرکتهای پیمانکاری ساختگی و یا زیرمجموعه سپاه پاسداران 250 میلیارد دُلار قرارداد امضا کرده و به این وسیله، سهمیه سپاه از درآمد نفت را برای چند سال آینده نیز به ثبت قانونی رسانده است.

آقای رفسنجانی در جریان رقابتهای انتخاباتی، به موقعیت انحصاری و آزمندی رُقبای خود اشاره کرده و توضیح داده بود: "سپاه نبض اقتصاد و سیاست داخله و خارجه را در دست گرفته و به کمتر از کُل کشور راضی نیست."

چنین می نماید، پاسُخ به این سووال که "نبض اقتصاد" برای چه کسی می زند، جوهره تدبیرهایی که طرفهای نزاع برای تثبیت یا بی ثبات سازی ترکیب جدید قُدرت به دست خواهند گرفت را تشکیل بدهد.

۱۳۹۲ تیر ۲, یکشنبه

رژیم مسئول مرگ افشین اُسانلو است



دوشنبه 3 تیر
رژیم مسئول مرگ افشین اُسانلو است
زینت میرهاشمی
محروم کردن زندانیان سیاسی از دارو و درمان از شیوه های ضد بشری رژیم در سیاهچالهای جمهوری اسلامی است. وادار کردن زندانیان به مرگ تدریجی در زندان و عدم رسیدگی درمانی آنها مترادف به قتل رساندن زندانی است. این گونه کشتن زندانی سیاسی از هزینه کمتری برای رژیم برخوردار است.
افشین اسانلو، فعال کارگری و زندانی سیاسی هنگام دستگیری فردی با سلامت کامل بود. خواهر وی در باره او می گوید:«افشین سالم بود و هیچ ناراحتی قلبی نداشت. ما وقتی خبر را شنیدیم اصلا باورمان نمی شد مگر می شود افشین سکته قلبی کند.»
مدیر کل زندانهای استان تهران در گفتگو با ایسنا دلیل فوت افشین را «سکته قلبی» اعلام کرد. خبر سکته قلبی این زندانی سیاسی با توجه به این که چند ماه به پایان محکومیت اش باقی مانده بود، غیر قابل قبول است. بنا به اظهارات خانواده وی و به دنبال شهادت کارکنان بیمارستان، افشین پیش از انتقال به بیمارستان فوت کرده بود. مسئول مرگ او و زندانیانی که جانشان را در زندان از دست داده اند، تمامی پایوران رژیم و به طور خاص ولی فقیه نظام است. به تمامی پایوران رژیم اشاره می کنم زیرا تمامی کارگزاران رژیم که به چرخ دنده های ماشین سرکوبی رژیم ضد بشری یاری می رسانند، در کشتار و حذف زندانیان سیاسی شریک هستند.
هم اکنون زندانیان دیگری با بیماریهای ناشی از وضعیت غیر انسانی زندان، روبرو هستند. جان بسیاری از این بیماران در خطر جدی است. عدم درمان بیماران یکی از ابزارهای شکنجه و به قتل رساندن زندانیان و جنایت محسوب می شود. این اقدامات ضد انسانی و قتل جنایتکارانه زنده یاد افشین اُسانلو به شدت محکوم است. کمسیون حقوق بشر سازمان ملل و سازمان جهانی کار باید به این جنایت رسیدگی کنند.
فراسوی خبر ...نقل از سایت های ایران نبرد و جنگ خبر ...دوشنبه 3 تیر ... زینت میر هاشمی
http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=2990

۱۳۹۲ خرداد ۳۰, پنجشنبه

جشنهای بازگشت به خیابان



آدینه 31 خرداد
جشنهای بازگشت به خیابان
منصور امان
جُنبش اجتماعی با نخستین امکانی که در برابر خویش یافت، به خیابان بازگشت. یک هفته پس از گردهماییهایی که در سراسر کشور پس از اعلام نتیجه نمایش انتخابات ریاست جمهوری برپا گردید، تهران و شهرهای بُزُرگ و کوچک بار دیگر شاهد تجمُعات پُرشوری این بار به بهانه راهیابی تیم ملی فوتبال به جام جهانی بود.

شُعارهای مطرح شده در این گردهماییها که بی هیچ حاشیه و میان برُی، حاکمان کشور و دستگاه سرکوب را به طور مُستقیم هدف قرار می داد و بر فوری ترین مُطالبات دموکراتیک همچون آزادی زندانیان سیاسی پای می فشرد، جهتگیری سیاسی انبوه زنان، مردان و جوانانی که پایکوبان خیابانها را به اشغال خود درآوردند را از تفسیر و گمانه زنی بی نیاز می کند.

رویدادهای صاعقه آسای 6 روز گذشته، سرمایه گذاری کلان آیت الله خامنه ای و همدستان نظامی و امنیتی اش برای مهار و چیرگی بر جُنبش اجتماعی (فتنه) در چهارسال گذشته را به پشیز بدل ساخت. چتر سنگین ترور و وحشت آنها بر سر جامعه، با اولین روزنه ای که پیدا کرد، مُشبک و بی خاصیت شده و صاحبانش را زیر رگبار اعتراضها در تهران و اصفهان، کرمان و زاهدان، مشهد و مهاباد، برهنه و بی پناه برجاگذاشت.

حرکتهای اعتراض روزهای پیش، نه به دلیل گُستره و نه به خاطر شدت آن برای حُکومت هراس آفرین است؛ بیم اصلی "نظام" از پتانسیلی است که این جرقه ها از دهانه آتشفشان آن به بیرون جهیده. این وحشتی است که فُرصت طلبان، مُتحدان ناپایدار، فراریان از اُردوی جُنبش و آژانهای تزریق شده به آن نیز با دستگاه سرکوب و آمرانش تقسیم می کنند.

کسانی که دیروز شکست قطعی جُنبش را موعظه می کردند، امروز آن را به پرهیز از "افراط" التماس می کنند. آنها که پرچم فرار به کنج امن و پنهان شدن تا سرحد بازنشناخته شدن را از این رسانه خارجی به آن بُلندگوی داخلی بر دوش می کشیدند، اینک از همان تریبونها علیه ایستادگی و مُبارزه جویی توده، فلسفه می بافند و نیروهای مُعترض در کف خیابان را از "رنجاندن" و "تحریک" حُکومت برحذر می دارند. آنها می گویند جُنبش نباید "توقُع بی جا" داشته باشد، باید انتظاراتش را با سقف گُنجایش دستگاه فاسد و مُستبد تنظیم کند.

آنچه که در روزهای گذشته مُزدوران خامنه ای را از سطح خیابانها روباند، بی اعتنا به رجزخوانی حُکومت و مویه زدن مُتحدان و آلت دستهایش، این خط مشی را با خود به دانشگاه، مدرسه، کارخانه و هر حوزه زندگی و کار دیگری که به جُنون امنیتی "نظام" آلوده شده، گُسترش خواهد داد.
http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=2987

۱۳۹۲ خرداد ۲۸, سه‌شنبه

وقتی شاه می بخشد و شیخ علی خان نمی بخشد



چهارشنبه 29 خرداد
وقتی شاه می بخشد و شیخ علی خان نمی بخشد
منصور امان
صحنه سیاست در جمهوری اسلامی در کنار مساله تغییر در دستگاه اجرایی، شاهد تلاش سراسری باند حاکم برای توجیه شکست سنگین خود در نمایش انتخابات ریاست جمهوری است. گوناگونی و پُرشماری دلایل و استدلالهایی که آنها در این زمینه ارایه می کنند، بیش از هر چیز نشانگر آن است که آقای خامنه ای و شُرکا زیر ضربه وارده، حتی قادر به تدارُک یک عقب نشینی سازمان یافته نیز نیستند.

بخشی از اینان عملکرد آقای احمدی نژاد، گُماشته ولی فقیه بر منصب ریاست جمهوری را علت شکست باند حاکم می دانند و فراکسیون وی نیز در پاسُخ، عدم حمایت از خود و به صحنه آوردن آقای جلیلی که او را "کاریکاتور احمدی نژاد" می نامند را دلیل می آورد. دسته ای دیگر، انگُشت اتهام را به سوی شکاف فراکسیونهای باند حاکم و "وزن کشی" آنها گرفته و عده ای نیز می گویند، مسوول شکست، سیاست ریاکارانه در برابر فراکسیون نظامی – امنیتی دولت بوده است. به این فهرست هنوز می توان می افزود.

نُقطه عزیمت مشترک همه این استدلالها پذیرش شکست و اعتراف ضمنی به تحمیل آن به باند حاکم است. آنها همچنین یکصدا کوشش می کنند مضمون سیاسی شکست خود را که در حقیقت از اسقاط تدبیرهای استراتژیک شان چه در پهنه جنگ درونی و سیاست یکدست سازی و چه در قلمرو سیاست خارجی و پرونده هسته ای خبر می دهد، کوچک نشان داده و از گُسترش بحث به این حوزه جلوگیری کنند.

جالب آن است که بهترین کُمک برای خارج شدن باند حاکم از تنگنا و تجدید نفس نه از سوی اعضا و وابستگان آن، بلکه از جانب مُنتقدان "خودی" و اهلی شده اش عرضه می شود. برای مثال، آقای ابراهیم یزدی، دبیرکُل "نهضت آزادی"، توضیح داده که نتیجه انتخابات، خواست آگاهانه "مقام مُحترم رهبری" بوده است و پس از کُرنش بُلند بالا در برابر این "تصمیم راهبُردی"، ابراز اُمیدواری کرده است که "ادامه پیدا کند".

در همین طبقه بندی، ارزیابی آقای اردشیر ارجُمند، سُخنگوی "شورای هماهنگی راه سبز امید" قرار می گیرد. او نیز شکست خُردکننده باند حاکم را تصمیم مُستقل "آقای خامنه ای" و "گام" وی می داند و با ابراز تفاهُم پیشاپیش با حُجت الاسلام روحانی در پایان ندادن به حبس خانگی خانُم رهنورد و آقایان موسوی و کروبی به این دلیل که آزادی آنها می تواند "موجب التهاب در کار ایشان شود"، توقُع دارد که رهبر باند ولایت گامهای بعدی را هم در شکل "شکستن حصر" به زمین بگذارد.

اگرچه آنها روشن نکرده اند که در برابر سرویس ارایه شده به رقیبانشان چه وعده ای به خود داده اند، اما در هر حال چنین می نماید که این دسته از مُنتقدان "خودی"، در شناسایی مصلحت "رهبر" و باند او به "بصیرتی" درخشان تر از خود آنها رسیده باشند، بدان شدت و اشتیاق که آنچه شاه علی در توصیف وضعیتش روا داشته را نیز این بندگان روا نمی دارند.
فراسوی خبر ... نقل از سایت های ایران نبرد و جنگ خبر ... چهارشنبه 29 خرداد ... منصور امان
http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=2985

۱۳۹۲ خرداد ۲۶, یکشنبه

شهروندی به شرط رای دادن



دوشنبه 27 خرداد
شهروندی به شرط رای دادن
زینت میرهاشمی
فشار بر زندانیان برای پر کردن صندوق رای، نشان دهنده نیاز ولی فقیه و جمهوری اسلامی به آزاد و عادلانه جلوه دادن انتخابات بود. رئیس سازمان زندانها روز یکشنبه 26 خرداد از «حضور پر شور زندانیان کشور در انتخابات ریاست جمهوری» سخن گفت.
وی افتخار «شهروندی» را در ازای شرکت کردن در انتخابات ریاست جمهوری به زندانیان داد. رئیس سازمان زندانها در سخن پراکنی خود شرگت زندانیان در رای گیری را مصداق حقوق بشر در برابر نهادهای بین المللی که رژیم را به نقض حقوق بشر متهم می کنند، دانست و مدعی شد که در «هیچ کشور دیگری عیر از ایران زندانیان فرصت حضور در انتخابات و تعیین سرنوشت خود را» پیدا نکرده اند. ادعای او برای اثبات این امر فراهم کردن «ساز و کاری» بود تا زندانیان به عنوان «شهروندان جامعه» در انتخابات شرکت کنند.
گزارشهای پخش شده در رابطه با ضرب و شتم زندانیان برای وادار کردن آنها به رای دادن، پوچی ادعای رئیس سازمان زندانها را بر ملا می کند. فعالان حقوق بشر و دموکراسی طی اطلاعیه ای خبر آزار و اذیت زندانیان سیاسی و عادی زندان مرکزی زاهدان را پخش نمودند. بر اساس این گزارش، روز آدینه 24 خرداد، ماموران با صندوق رای به تمامی بندهای زندان مرکزی زاهدان مراجعه کرده و خواستار رای دادن زندانیان شدند. ماموران در برابر امتناع زندانیان، آنها را تهدید و مورد فحاشی قرار دادند. تعدادی از زندانیان مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفتند. وقتی خامنه ای هنگام رای دادن در جواب کسانی که انتخابات رژیم را غیر آزاد و غیر دموکراتیک اعلام کردند از کلمه «به دَرَک» استفاده کرد طبیعی است نیروهای سرکوبی او به زندانیان در بند بگویند «برید گم شوید که به ولایت پشت کرده اید.» (نقل از گزارش فعالان حقوق بشر و دموکراسی در ایران 25 خرداد)
فراسوی خبر..نقل از سایت های ایران نبرد و جنگ خبر ...دوشنبه 27 خرداد ... زینت میر هاشمی

اhttp://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=2983

۱۳۹۲ خرداد ۲۵, شنبه

خامنه ای چوب و پیاز را خورد و زندان لیبرتی را موشک باران کرد

 


یکشنبه 26 خرداد
خامنه ای چوب و پیاز را خورد و زندان لیبرتی را موشک باران کرد
زینت میرهاشمی
روز شنبه 25 خرداد، زندان لیبرتی محل اقامت بیش از 3 هزار تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق موشک باران شد. خبر شلیک موشک به لیبرتی و مجروح و شهید شدن تعدادی از ساکنان بی دفاع و غیر مسلح آن که هر وجدان بیدار را تکان خواهد داد، توسط ارگان سازمان ملل تایید شده است. موشک باران لیبرتی با توجه به پیشینه آن، در پیوند دستهای خونین مالکی و ولی فقیه معنی دارد.
چرایی همزمانی این موشک باران و خروجی انتخابات نمایشی رژیم، نشان می دهد که خامنه ای که با نتیجه انتخابات هم چوب را خورده و هم پیاز را، می خواهد اعلام کند که همچنان در بر پاشنه تروریسم و ساخت سلاح اتمی می چرخد.

صحنه انتخابات فرمایشی به گونه ای رقم خورد که حسن روحانی عضو شورای امنیت رژیم، عضو مجلس خبرگان و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بَرَنده شد. خامنه ای این بار هم قبل از تائید صحت انتخابات به وسیله شورای نگهبان به صحنه آمد و با صورتی که از سیلی سرخ شده، نتیجه را پذیرفت. اما با توجه به سخنان یک ماه گذشته خامنه ای و مسایلی که در مناظره های سوم مطرح شد، مشخص می شود که خروجی انتخابات فرمایشی به ولی فقیه تحمیل شده است.

در حکومت دیکتاتوری و به ویژه دیکتاتوری مذهبی و با توجه به قانون اساسی جمهوری اسلامی و شرایط مربوط به ریاست جمهوری، تمامی آن چه تحت عنوان انتخابات به صحنه می آید، آزاد، عادلانه و دمکراتیک نیست. بیهوده نیست که رژیم ایران هیچ گونه نظارت نهادهای بی طرف بین المللی را قبول نکرده است.
بدون نظارت نهادهای مردمی و ارگانهای بین المللی در ارگانهای رای گیری، به اطلاعیه های برگزار کنندگان این نمایش نباید اعتماد کرد.
افشاگری باندهای رقیب پیش از انتخابات در رابطه با اضافه کردن میزان رایها برای بالا نشان دادن مشارکت مردم، تاکیدی بر این امر است.
هر کسی که از صندوق سر درآورد در تمامی رنجها، دردها و مصائبی که به مردم طی بیش از سه دهه اعمال شده است شریک است.
خامنه ای اگر تصمیم به نوشیدن جام زهر نگیرد، با توجه به تحریمها و مطالبات انباشه شده مردم، حسن روحانی هیچ اقدامی نمی تواند برای تغییرات جزیی هم انجام دهد. جبهه رفسنجانی، خاتمی، ناطق نوری و.... که در درون هِرَم قدرت علیه کاندیدای سپاه و خامنه ای شکل گرفت اگر نتواند مساله تحریمها که به پروژه اتمی مربوط است را فیصله دهند، وضعیت مردم و کشور روز به روز فاجعه بارتر خواهد شد.
خامنه ای با موشک باران زندان لیبرتی این پیام را به همه می دهد که همچنان سیاست تروریستی خود را ادامه می دهد.
کشتار افراد بی سلاح و بی دفاع از طرف مزدوران مالکی وابسته به ولی فقیه جنایت علیه بشریت و محکوم است. انجام این جنایت در این زمان نشان از قدرت رژیم نیست بلکه هراس از نتایج شکست خامنه ای در مهندسی کردن نمایش انتخابات است.
فراسوی خبر ...نقل از سایت های ایران نبرد و جنگ خبر ...یکشنبه 26 خرداد ...زینت میر هاشمی
http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=2982

۱۳۹۲ خرداد ۲۴, جمعه

فشار، دروغگویی و فریبکاری برای کشاندن مردم به پای صندوق رای به چه دلیل است؟



شنبه 25 خرداد
فشار، دروغگویی و فریبکاری برای کشاندن مردم به پای صندوق رای به چه دلیل است؟
لیلا جدیدی
در حالیکه محتوای انتخابات ریاست جمهوری در دیگر کشورهای جهان، موضوعات اساسی و حیاتی جامعه است، در جمهوری اسلامی تمرکز از ماه ها پیش تا به امروز بر کشاندن مردم به پای صندوق رای گذاشته شده است. تبلیغات، فشارها، تهدیدها و از سوی دیگر زمینه سازی برای تقلب بر همین محور قرار دارد. علت این امر آیا غیر از این است که خامنه ای و حکومت اش آگاه از این امر هستند که تحریم سراسری انتخابات نمایشی، واقعی و در جریان است و ضربه هولناکی به رژیم خواهد بود؟

خامنه ای پس از انداختن رای خود به صندوق که مدعی است هیچکس از مفاد آن خبر ندارد، بی علاقگی و انزجار مردم نسبت به این نمایش را "تنبلی" توصیف کرد. وی در واکنشی خشم آلود به این امر که کشورهای دیگری از جمله آمریکا، این انتخابات را به درستی غیر دمکراتیک ارزیابی کرده اند، گفت: "به دَرَک که قبول ندارید. اگر ملت ایران می ‌خواست آنطور که شما می‌ خواهید عمل کند که کلاهش پس معرکه بود."

گویی که در 34 سال حکومت جمهوری اسلامی کلاه مردم پس معرکه نبوده. او وقیحانه تصور می کند با ردیف کردن این بنجلات می تواند عدم آزادی و عدالت و وضعیت نابسامانی اجتماعی و اقتصادی مردم را لاپوشانی کند.

همه این حرفها در حالیست که برای کشاندن مردم به پای صندوق رای و نمایش شرکت گسترده مردمی که رای شان به حساب نمی آید، از به کارگیری هیچ ترفندی فروگذاری نشده است.

اینگونه است که برای بیرون آوردن "حماسه" قلابی از صندوق، زمینه سازی کرده و از پیش صورت می دهند که از 50 میلیون واجد شرایط، 70 تا 80 درصد در انتخابات شرکت می کنند. یک ترفند دیگر رژیم برای پر رونق نشان دادن انتخابات، برگزاری انتخابات شورای شهر و ریاست جمهوری در زمان واحد و افزایش تعداد نامزدهای شورای شهر است. محاسبه کارگردانان نمایش این بود که مردم به ویژه در شهرستانها برای پشتیبانی از نامزدهای شورای شهر که اغلب آنها را از نزدیک می شناسند، وارد گود می شوند و رژیم می تواند این را به حساب انتخابات ریاست جمهوری واریز و در این جهت از آن سوواستفاده کند.

خبرها و گزارشات رسیده حاکی از این امر است که در بسیاری از شعبه های رای گیری، مراجعه کنندگان برای دادن رای به نامزدهای شورای شهر، مجبور به پر کردن فرم انتخابات ریاست جمهوری شده اند و حتی در مواردی کار به کشمکش و درگیری کشیده شده است.

برای جمهوری اسلامی و رهبر آن رای مردم ارزشی ندارد و جز برای تثبیت موقعیت ولی فقیه شمرده نمی شود. این را مردمی که در سال 88 خون هموطنان شان را بر کف خیابانها دیدند، خود یا دوستان و اقوام شان به زندانهای مخوف افتادند و پای و دست شکسته به خانه بازگشتند، می دانند.

۱۳۹۲ خرداد ۲۳, پنجشنبه

تکرار معرکه انتخاباتی 88، اندکی بی شرمانه تر



آدینه 24 خرداد 1392
تکرار معرکه انتخاباتی 88، اندکی بی شرمانه تر
منصور امان
زمان کوتاهی پیش از آنکه آقای خامنه ای از "حماسه" ای که در آستین پرورانده پرده برداری کند، به جلد یک سیاستمدار ملی رفته و کسانی که "نمی خواهند از نظام اسلامی حمایت کنند" را به "حمایت از کشور" از طریق شرکت در نمایش انتخابات دعوت کرده است.

آیت الله خامنه ای در حالی مُخالفان را به پُشتیبانی از "کشور" فرا می خواند که پیشتر آنها را "میکروب" نامیده و با رجزخوانی و ادبیات جنگی مُخاطب قرار داده است. همزمان، او تاکنون هیچ نشانه لمس پذیری از چرخش دیدگاه و سیاست خود در برابر اکثریت جامعه ایران و به رسمیت شناختن آن به دست نداده است. از این رو سُخنان بی موقع وی که در آستانه تحمیل مُستبدانه رای خود از طریق یک نمایش بی اعتبار و کم مُشتری بیان گردیده را نمی توان فراتر از یک ژست بد تمرین شده ارزیابی کرد.

در این میان پنهان نمانده که آقای خامنه ای نه به رای کسی نیاز دارد و نه آنگونه مُتوهم است که بپندارد قادر است با زبان بازی، ناراضیان و مُخالفان را گرد بساط انتخابات جمع کند. به همین دلیل نیز او در دعوت از آنها بیشتر به باجگیری می اندیشد تا مُشارکت؛ هدفی که با یکسان جلوه دادن سیاستها و نقشه های "نظام" با "منافع ملی" و سرنوشت کشور قصد دست یافتن به آن را دارد.

رهبر باند حاکم وانمود می کند که کلید رفع بُحران خطرناک خارجی، تحریمهای فلج کننده و پایان شرایط ناگُوار کار و معیشت جامعه در تقویت قُدرت او و کوبیدن چند میخ بیشتر به پایه های تخت فرمانروایی اش نهُفته است. آقای خامنه ای به این ترتیب جامعه را در برابر انتخاب بین خود و "دُشمن" قرار می دهد، بدون آنکه فضا یا مُهلتی برای انتخاب مُستقل آن قایل باشد.

برعکس، "آقا" و شُرکای نظامی و امنیتی اش همه ی ابزارهای قانونی و غیرقانونی که در اختیار دارند را برای جلوگیری از بازتاب خواست و نظر مُخالفان و مُنتقدان به خدمت گرفته اند. آنچه که آیت الله خامنه ای در پوسته "حمایت از کشور" از مردُم محروم شده از حُقوق خود می خواهد، شناسایی این خلع ید به مثابه یک اجبار گُریز ناپذیر و ضروری است.

استدلال کنونی ولی فقیه "نظام"، مُشابه بُرهانی است که در جریان انتخابات 88 برای ابقای گُماشته خود، آقای احمدی نژاد، تکرار می کرد، با این تفاوت که در آن تاریخ سایه رُسوایی تقلُب، قتل، شکنجه و تجاوز جنسی بر آن سنگینی نمی کرد.
فراسوی خبر ...نقل از سایت های ایران نبرد و جنگ خبر ...آدینه 23 خرداد ...منصور امان
http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=2980

۱۳۹۲ خرداد ۲۱, سه‌شنبه

خاتمی، "اصلاح طلب بدلی"؟



چهارشنبه 22 خرداد
خاتمی، "اصلاح طلب بدلی"؟
منصور امان
در مُقایسه با رای دادن مخفیانه در ییلاق دماوند، اعلام علنی حُجت الاسلام خاتمی به مُشارکت در نمایش انتخاباتی باند حاکم یک اقدام مُتهورانه به شمار می رود که "اصلاح طلبان" را تا زمان درازی با تاثیرات و پیامدهای مُخرب خود دست به گریبان خواهد کرد.

آقای خاتمی همان شیوه ای که در مورد انتخابات مجلس در سال 90 پیشه کرد را در باره خیمه شب بازی انتخابات کنونی نیز به کار بسته است. او پیش از انتخابات نُهُمین دوره مجلس، شرکت در آن را مشروط به "آزادی زندانیان سیاسی، ایجاد فضای آزاد برای همه و گروه ها و فراهم آوردن ساز و کاری برای برگزاری انتخابات سالم و آزاد" ساخت، اما هنگامی که با بی اعتنایی تحقیر آمیز باند رقیب روبرو شد، بدون پافشاری بر تحقُق شرایط اش و حتی بی آنکه دستکم خود به آنها پایبند بماند، به گونه رقت باری به پای صندوق رای رفت. هواداران شگفت زده "اصلاح طلبان" هنوز مُنتظر شنیدن توضیحی هستند که آقای خاتمی پس از افشا شدن این رُسوایی وعده اش را داد.

رویکرد "رهبر اصلاح طلبان" در باره انتخابات ریاست جمهوری کمتر از موضع او نسبت به انتخابات شوراها تماشایی نیست. او در دی ماه 91 تاکید کرد که "این وضعیت تضمین برگُزاری یک انتخابات خوب نیست". در اوایل ماه گُذشته (اُردیبهشت) از این نیز فراتر رفت و چشم انداز را اینگونه تصویر کرد: "با این رویه ها اگر پیغمبر خُدا هم بیاید، مُشکلات حل نمی شود."

دو هفته بعد (19 اردیبهشت) حُجت الاسلام ناراضی ترجیح داد آب پاکی را روی دست همه مدافعان انتخابات "سالم و رقابتی" بریزد و اعلام کند: "من مُطمین هستم که نمی خواهند ما بیاییم. تازه اگر هم بیاییم، حق نداریم بیش از آنچه می خواهند رای بیاوریم."

اکنون او دوباره ارزیابیها و تحلیلی که پیش از وقت عمل تحویل مُخاطبانش می داد را به دور ریخته و برای آنها شکلک در می آورد که "با هوشیاری وظیفه مُهم خود را در این انتخابات را به جا آورند".

با این حال به نظر می رسد این بار آقای خاتمی نتوانسته است همه ی طیفهای "اصلاح طلب" را غافلگیر کرده و با گذاشتن آنها در برابر عمل انجام شده، وادار به پیروی خاموش کند. دو تشکُل مُهم "اصلاح طلب"، سازمان مُجاهدین انقلاب اسلامی و شورای هماهنگی راه سبز اُمید، انتخابات را "نامشروع" و مُشارکت در آن را "ناصواب" دانسته اند. حُجت الاسلام موسوی خویینی ها، یکی از رهبران پُرنفوذ "اصلاح طلب"، مُخالفت خود با شرکت در انتخابات "به هر قیمت و به هر شکل" را اعلام داشته و آن را "به زیان جریان اصلاحات و به زیان تفکُر اصلاح طلبانه" مُعرفی کرده و آقای تاج زاده، عُضو زندانی شورای مرکزی جبهه مُشارکت اسلامی، برکنار ماندن خود از صندوق رای را به اطلاع رسانده است.

به این ترتیب، فوری ترین تاثیر رفتار نامُتعادل آقای خاتمی، پراکندگی جریان "اصلاح طلب" در برابر اقدام سیاسی باند حاکم در قالب انتخابات است. او همان نقشی را بازی می کند که "اصلاح طلبان" کمی پیشتر زیر عُنوان "اصلاح طلب بدلی" در مورد آن هُشدار می دادند.
فراسوی خبر...نقل از سایت های ایران نبرد و جنگ خبر ...چهارشنبه 22خرداد...منصور امان
http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=2978

۱۳۹۲ خرداد ۱۹, یکشنبه

سازمان چریکهای فدایی خلق ایران انتخابات فرمایشی را تحریم می کند

سازمان چریکهای فدایی خلق ایران انتخابات فرمایشی را تحریم می کند
 
قرار است روز جمعه 24 خرداد، شعبده بازی دیگری به نام انتخابات برگزار شود. پر واضح است که در فقدان نظارت موثر داخلی و بین المللی و بنا به فرموده ولی فقیه؛ برگزار کنندگان این نمایش به دروغ و با رقم سازی در پایان روز اعلام خواهند کرد که «حماسه خامنه ای» به سرانجام رسید.
بر اساس قانون اساسی ارتجاعی جمهوری اسلامی فقط مردان شیعه دوازده امامی که اعتقاد عملی آنان به ولایت فقیه بر طبق نظر شورای نگهبان تامین شود، می توانند در رقابت برای کسب کرسی ریاست جمهوری شرکت کنند.
بنابراین، زنان که نیمی از جامعه را تشکیل می دهند، مسلمانان غیر شیعه، پیروان مذاهب دیگر و کسانی که به هیچ مذهبی اعتقاد ندارند، نمی توانند رییس جمهور شوند، حتی مسلمانان شیعه دوازده امامی که به قانون اساسی التزام دهند، باید اعتقاد عملی آنها برای شورای نگهبان ثابت شود وگرنه نمی توانند نامزد ریاست جمهوری شوند. در عمل نیز شورای نگهبان تحت امر خامنه ای بنا به مصالح ولی فقیه، بسیاری از پیروان مذهب شیعه دوازده امامی که اعتقاد عملی آنان به ولایت فقیه در طی چندین دهه ثابت شده را رد صلاحیت کرده که آخرین آن علی اکبر هاشمی رفسنجانی، عضو مجلس خبرگان و رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود.
 
خامنه ای طی دو دوره قبلی با اختراع صنعت «مهندسی کردن» انتخابات، رقابت درونی بین معتقدان به ولایت فقیه را دور زده و کاندیدای مورد نظر خود را از صندوقها بیرون آورده است.
به موازات این، بخش بزرگی از شهروندان که شامل مخالفان، منتقدان، احزاب، گروهها و سازمانهای سیاسی می شوند، نماینده یا کاندیدایی ندارند و به کلی از شرکت در انتخابات محروم هستند.
این نمایش محقر را هرگز نمی توان انتخابات آزاد، دمکراتیک، عادلانه و حتی رقابتی دانست. خروجی نمایش انتخاباتی پیش رو، اراده خودسرانه بیت ولی فقیه و هرم بالایی سپاه پاسداران خواهد بود.
سازمان چریکهای فدایی خلق ایران انتخابات فرمایشی و مهندسی شده را تحریم می کند و شرکت در آن را اقدامی به سود تقویت استبداد مذهبی، گسترش سرکوب و توسعه تروریسم و بنیاد گرایی اسلامی ارزیابی می کند. ما از هر حرکت اعتراضی علیه این شعبده بازی حمایت می کنیم و همگان را به آن فرامی خوانیم.
 
سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
یکشنبه 19خرداد 1392 - 9 ژوئن 2013
http://www.iran-nabard.com/etelayeha/election92.htm

معتدل، افراطی؛ باند حاکم در همه نقشها



دوشنبه 20 خرداد
معتدل، افراطی؛ باند حاکم در همه نقشها
منصور امان
با آنکه کارگردانان نمایش انتخابات ریاست جمهوری، بازیگران آن را از زیاده روی در ارایه نقش و "سیاه نمایی" پرهیز می دهند، اما چنین می نماید که دستکم در مورد بُحران و تنش در روابط خارجی، اضطرار فرار از مسوولیت و سفید شویی بر این تشویش تقدُم داشته باشد.

در سومین قسمت از فُکاهه تلویزیونی "مُناظره"، هیچکس کمتر از وزیر خارجه بیت رهبر جمهوری اسلامی، آقای علی اکبر ولایتی، پروژه هسته ای را به محور مرزبندی با "تُندروی" و تریبون دعوت به اعتدال و "دیپلُماسی" تبدیل نکرد. او آقای احمدی نژاد، گُماشته ولی فقیه بر منصب ریاست جمهوری را مُتهم به "تخریب" ابتکارهای آشتی جویانه بیت ساخت و سپس مُتوجه آقای سعید جلیلی، مُذاکره کننده اتُمی و کاندیدای ریاست جمهوری گردید تا وی را به دلیل "رساندن وضع به اینجا" و "یک قدم جلوتر نرفتن که هیچ، بیشتر شدن هر روز تحریمها" آماج حمله قرار دهد و "مسوول" بشناسد.

سُخنان اعتراف گونه آقای ولایتی از یکسو فشار اجتماعی ناشی از شرایط وخیم اقتصادی و معیشتی و تلاش برای تبریه "رهبر" از مسوولیت آن را بازتاب می دهد و از سوی دیگر، کوشش آشکاری است که در جهت ارایه یک تصویر گُمراه کننده از دسته بندیهای درونی باند حاکم و تقسیم ساختگی آنها به "مُعتدل" و "افراطی" صورت می گیرد.

نُقطه ضعف این تدبیر، تنگدستی در مُعرفی نمایندگان هر یک از این گرایشها به گونه ای است که قادر باشد وجود صف بندی میانه رو – تُندرو در حُکومت را مُستند و باورپذیر سازد. نشان دادن یک رقیب قُدرتمند حتی می تواند این واقعیت را که پرونده اتُمی و سیاست خارجی "نظام"، قلمرو اختصاصی "رهبر" به حساب می آید، کمرنگ کند.

پیشنهاد آقای ولایتی و رووسایش برای چیدن میز، نشاندن یک گُماشته آقای خامنه ای و یک "نامه بر" دون پایه بیت او گرد آن و آویختن تابلوی مسوولیت "رساندن وضع به اینجا" به گردن آنها است. این سطح نازل از تدارُکات برای پیشبُرد سیاستی که اُمید به مصرف دوگانه خارجی و داخلی اش بسته شده، فقط فاصله وصل نشدنی بین آمران و عاملان در باند حاکم را تخمین نمی زند، بلکه یک پیامد مُخرب دیگر سیاست یکدست سازی آقای خامنه ای در محروم کردن "نظام" از خدمات ویترینهای "اصلاح طلب" و "پراگماتیست" را نیز به رو آورده است.

ماسکی که آقای ولایتی در تلویزیون نشان داد، نه فقط برای پوشاندن چهره پهن و نتراشیده باند حاکم کفایت نمی کند، بلکه شفاف تر از آنی است که بتواند بازی در همه نقشها را مُمکن سازد.
http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=2976

۱۳۹۲ خرداد ۱۸, شنبه

روحانی مدعی بازگرداندن منزلت زنان زیر «خیمه رهبر انقلاب» شد



یکشنبه 20 خرداد
روحانی مدعی بازگرداندن منزلت زنان زیر «خیمه رهبر انقلاب» شد
زینت میرهاشمی
یک هفته مانده به انتخابات فرمایشی، تلاشهای خالقان «حماسه سیاسی» واکنشی در برابر تحریم گسترده و بی تفاوتی مردم است. بار دیگر انتخاب بین بد و بدتر، به عنوان ابزاری کهنه از طرف کسانی که برای دوری از تحولات دموکراتیک، در زیر عبای ملاها به دنبال تغییر می گردند، دنبال می شود.
بازیگران نمایش به سختی تلاش می کنند تا تمایزهای خود را در مواردی همچون مساله اتمی نشان دهند. این در حالی است که بنا بر اعتراف همه پایوران رژیم، هر گونه تصمیم گیری بر سر مساله اتمی با نظر ولی فقیه است. هیچکدام از این بازیگران برنامه روشنی برای سیاست خارجی و پرونده اتمی ندارند و بنابرین نمی توانند هیجان مورد دلخواه خود را بیافرینند. احراز صلاحیت 8 معتقد به ولایت مطلقه فقیه اولین پیروزی باند خامنه ای برای بستن راه اظهار نظر به طور کیفی متفاوت در مورد پروژه اتمی و «تعامل» با خارج بود.
حسن روحانی، نماینده ولی فقیه در شورای عالی امنیت ملی، رئیس کمیسیون سیاسی اجتماعی مجلس خبرگان و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است. وی برای رسیدن به این مدارج باید امتحان وفاداری به ولایت فقیه و شخص خامنه ای را موفق گذرانده باشد. او که به خوبی می داند احمدی نژاد دست پرورده ولی فقیه است، مدعی بازگرداندن «قدرت ملی» به قبل از دوران احمدی نژاد شد.
دیروز حسن روحانی در برابر شعار «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» که از طرف جمعیت داده شد، مدعی شد «چرا زندانی سیاسی، کاری کنیم که همه زندانیان آزاد شوند». وی اعلام کرد «نیازی نیست که در کشور عدل و اعتدال، کسی در زندان باقی بماند». مضحک ترین شعار حسن روحانی ادعای بازگرداندن «کرامت» به دانشگاه و دانشجو و «منزلت» به زنان «زیر خیمه رهبر انقلاب» است.
حسن روحانی با در جیب داشتن نمره قبولی از طرف شورای نگهبان، وعده اجرای قانون اساسی را داد. در قانون اساسی جمهوری اسلامی تبعیض جنسیتی یک امر پایه ای است و به طور مثال زنان نمی توانند رئیس جمهور شوند.
تنور انتخابات با حرفهای بی بخار روحانی و حمایت خاتمی از ائتلاف روحانی و عارف، داغ نخواهد شد. شعار مردم در خاکسپاری آقای طاهری «دیکتاتور خوابت آشفته باد» پاسخی به تدارکچیهای انتخابات بود.
هر رای به این نمایش انتخاباتی، رای به تقویت استبداد، به نظام دینی و به استبداد خامنه ای است.

فراسوی خبر ...نقل از سایت های ایران نبرد و جنگ خبر ...یکشنبه 20 خرداد...زینت میر هاشمی
http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=2975

۱۳۹۲ خرداد ۱۷, جمعه

فرستادگان رژیم به اجلاس سالیانه سازمان جهانی کار، نمایندگان واقعی کارگران نیستند



شنبه 18 خرداد
فرستادگان رژیم به اجلاس سالیانه سازمان جهانی کار، نمایندگان واقعی کارگران نیستند
لیلا جدیدی
یکصد و دومین اجلاس سالیانه سازمان جهانی کار(ILO) طبق روال در شهر ژنو - سوییس در حالی برگزار می شود که نمایندگان کارگران و زحمتکشان ایرانی در این اجلاس حضور ندارند. در عوض، همچون سالهای گذشته، عوامل و وابستگان رژیم ضد کارگری جمهوری اسلامی در آن شرکت کرده اند. این اجلاس از ۵ تا ۱۵ ژوئن ۲۰۱۳ میلادی (۱۵ تا ۳۰ خرداد ۹۲) ادامه خواهد داشت.

جمهوری اسلامی برای ورود به بازار جهانی کار و پیشبرد منافع غارتگران حکومتی نیاز به گرفتن تاییدیه از سازمان جهانی کار دارد. از این رو، درحالیکه تمامی مقاوله نامه های این سازمان را با نقض حقوق کارگران و مزدبگیران ایرانی زیر پا گذاشته، در راستای این هدف با فرستادن نمایندگان فرمایشی و مخفی کردن حقایق در اجلاس مزبور شرکت کرده است.

فرستادگان رژیم به این اجلاس سابقه دفاع از حقوق کارگران را ندارند و به عکس همواره بیانیه ها و مصوبات ضد کارگری حکومت را امضا کرده اند. فعالان جنبش کارگری ایران به عملکرد چهار تشکل رسمی و وابسته و منتسب به خود "کانون عالی انجمنهای صنفی کارگری"، "مجمع عالی نمایندگان کارگری"، "کانون عالی شوراهای اسلامی ‌کار" و "خانه کارگر" معترض بوده و آنان را نمایندگان خود نمی دانند.

کاهش چشمگیر امنیت شغلی با افزایش قراردادهای ناعادلانه پیمانی و موقت، کاهش حمایتهای اجتماعی، فجایع ناشی از کار، تعطیلی کارخانه ها، از بین رفتن فرصتهای شغلی، پایمالی موارد حمایتی قانون کار در لایحه ارسالی به مجلس، رشد کار سیاه و سوواستفاده از نیروی کار کودکان و در نهایت مصوبه اخیر در مورد حداقل دستمزدها که تناسبی با نرخ تورم ندارد، نمونه های بارز حاصل عملکردهای این نهادهای حکومتی است.

هیچیک از چهار هدف اصلی سازمان جهانی کار که ارتقای حقوق بنیادین کار، اشتغال، حمایتهای اجتماعی و گفتگوی اجتماعی را در برمی گیرد، از سوی جمهوری اسلامی رعایت نمی شود، برای نمونه یکی از حقوق بنیادین کار، تضمین پرداخت حداقل مزد به گونه‌ ای که هزینه معیشت کارگران را پوشش دهد می باشد که با وجود تلاشهای کارگران میسر نشده است.

همچنین از میان مهم ‌ترین موارد حقوق بنیادین کار، اصل برابری و رفع تبعیض قومی، جنسیتی، زبان، مذهب، رنگ و‌ نژاد، منع بدترین اشکال کار کودک که برای سلامت جسمی و روحی آنان مضر است، ممنوعیت بکارگیری زنان در کارهای پر زیان، منع تبعیض جنسیتی میان نیروی کار و تاکید روی برابری حقوقی افراد در مقابل کار یکسان، حمایتهای اجتماعی از کارگران در زمان کار، آزادی و استقلال تشکلها و اتحادیه‌ های کارگری و کارفرمایی و حق اعتصاب و پیگیری حقوق صنفی نیروی کار است.

تحقق این امور در شرایطی امکان پذیر است که آزادی، عدالت، امنیت و برابری زنان و مردان وجود داشته باشد. اما اعتراضات کارگران و فعالان کارگری نسبت به عدم رعایت این موارد با موجی از سرکوب وحشیانه روبرو شده است. بازداشت، زندان و شکنجه پاسخ اعتراضات صنفی کارگران بوده که با نقض حقوق شهروندی آنها نیز همراه گشته است. از این رو، همبستگی هر چه بیشتر کارگران و زحمتکشان و فعالان کارگری در ایران و خارج و همبستگی بین المللی برای افشای حضور نمایندگان رژیم در این اجلاس ضروری است. صدای کارگران را به گوش سازمان جهانی کار برسانیم. نمایندگان جمهوری اسلامی، نماینده کارگران ایرانی نیستند.

۱۳۹۲ خرداد ۱۶, پنجشنبه

حمایت از اقدام پارلمان کانادا و همبستگی با جامعه یارسان



آدینه 17 خرداد
حمایت از اقدام پارلمان کانادا و همبستگی با جامعه یارسان
زینت میرهاشمی
لایحه تصویب شده در پارلمان کانادا در محکومیت قتل عام زندانیان سیاسی، گامی مثبت و ارزنده در مبارزه علیه استبداد مذهبی و در راستای دفاع از حقوق بشر و نتیجه فعالیت مدافعان حقوق بشر است.
در لایحه پارلمان تصویب شده که:«این مجلس کشتار جمعی زندانیان سیاسی ایران در تابستان 1367 را جنایت علیه بشریت قلمداد کرده و آن را محکوم می کند و در بزرگداشت یاد آنهایی که در گورستان دسته جمعی خاوران و دیگر گورهای دسته جمعی ایران به خاک سپرده شده اند، روز اول سپتامبر را روز همبستگی با زندانیان سپاسی ایران اعلام می دارد.»
محکومیت قاطع و صریح قتل عام زندانیان سیاسی در سال 67 که با حکم صریح خمینی صورت گرفت، همچنان در برابر همه قرار دارد. تمامی باندهای در قدرت و نیز رانده شدگان از قدرت در جنایات سال 67 و همه جنایتهای دیگر شریک و همبسته هستند. پایوران رژیم چه آنهایی که مستقیم زندانیان را سلاخی کردند و چه آنهایی که برای حفظ منافعشان نظاره گر این جنایت بودند و سکوت کردند نه بخشیده می شوند و نه اعمال آنها به فراموشی سپرده خواهد شد.
جنایات انجام شده توسط رژیم آن چنان دره ای از خون و تنفر بین مردم آزادیخواه و رژیم به وجود آورده است که به هیچ روی پر شدنی نیست.
ضمن حمایت از اقدام شجاعانه پارلمان کانادا، برای فراگیر شدن این اقدام در سطح بقیه کشورها باید تلاشی همگانی کرد.
رسیدگی به جنایات انجام شده در دادگاهی بین المللی با شرکت خانواده های شهدا و زندانیان سیاسی گامی است که به رشد حقوق بشر در ایران یاری می رساند. طرد کارگزاران رژیم از طرف کشورهای دیگر احترام به حقوق مردم ایران و حقوق بشر است.
در رویدادی دیگر دو تن از هموطنان کرد از جامعه یارسان، در اعتراض به توهین و تحقیر مزدوران رژیم، روز چهارشنبه 15 خرداد خود را آتش زدند. تحقیر آداب و رسوم فرهنگی به عنوان یک ابزار شکنجه از جمله شیوه های رایج رژیم است. اینگونه رفتار از طرف رژیم علاوه بر افزایش خشونت بر مردم، تمایزهای فرهنگی را به عنوان تضاد بین مردم دامن می زند. البته مردم آگاه در سراسر ایران اقدام رژیم را محکوم کرده و همبستگی خود را با هموطنان جامعه پارسان اعلام کردند.

فراسوی خبر ...نقل از سایت های ایران نبرد و جنگ خبر ...آدینه 16 خرداد...زینت میر هاشمی
http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=2973

۱۳۹۲ خرداد ۱۴, سه‌شنبه

خامنه ای توضیح می دهد چرا باید علیه نمایش انتخابات برآشُفت



چهارشنبه 15 خرداد
خامنه ای توضیح می دهد چرا باید علیه نمایش انتخابات برآشُفت
منصور امان
در حالیکه تشریفات انتخابات ریاست جمهوری در داخل با تمسخُر و ریشخند جامعه همراه گردیده و در سطح بین المللی "غیر آزاد" و "ناسالم" توصیف می شود، رهبر فعلی جمهوری اسلامی از مراسم سالمرگ رهبر پیشین آن به عُنوان فُرصتی برای ابراز خشم و بیمناکی خود از بازتاب این رُسوایی بهره جسته است.

او ضمن حمله به "زبانها و حنجره های بی تقوا"، ناگُزیر شده دوباره سوگند بخورد که در پی برگُماری رییس جمهور بعدی نیست و "به هیچکس نظر ندارد". این در حالی است که مُسابقه سراسری کشف نظر وی بین رهبران و پایوران باند ولایت از یک سو نشانگر تعیین کننده بودن "رای" او است و از سوی دیگر، از خیز آقای خامنه ای برای به کُرسی نشاندن آن حکایت می کند.

از این رو، نگرانیهای او پیرامون "سرد بودن انتخابات" و "به وجود آمدن فتنه" که در مراسم مزبور ابراز داشته، ریشه ای واقعی داشته و با ریخته شدن بساط "مُهندسی" وی و شُرکایش بر صحنه داخلی و خارجی ارتباط نزدیکی دارد.

تنگنای آقای خامنه ای در دوره فعلی نمایش انتخابات به ویژه از آن رو نفس گیر گردیده که او و همدستانش ناچارند افزون بر به کار گیری معمول آن برای نمایش داشتن "حمایت مردُمی"، همزمان از این معرکه به عُنوان ابزاری برای فرار از بُحران سیاسی ناشی از تقلُب در انتخابات پیشین و خیزشهای توده ای استفاده کنند.

هم از این روست که رهبر باند ولایت برای نمایشی که ترتیب داده، دو فینال مطلوب هم تراشیده و اصرار کرده که شرکت در آن نه فقط "رای به جمهوری اسلامی"، بلکه "رای اعتماد به نظام و سازوکار انتخابات" هم محسوب می شود. این نتیجه گیری و تفسیر آقای خامنه ای از مُشارکت در پروژه انتخابات را می توان تیر خلاصی دانست که به شقیقه آخرین مُدافعان شرمسار همراهی با آن شلیک شده است. این بار "مُهندس" رُسوایی انتخابات 88 است که شخصا به آنها مفهوم عملی همراهی با دوره کنونی انتخابات را یادآور می شود.

میلیونها مُعترض به تقلُب فضیحت بار آیت الله خامنه ای و همه کسانی که شاهد کوشش تبهکارانه وی برای شُستن لکه این ننگ با خون بوده اند، در سُخنان روز گُذشته او دلایل قانع کننده تری برای برکناری از معرکه "حماسه سیاسی انتخابات" و برآشُفتن علیه آن یافته اند.
فراسوی خبر ...نقل از سایت های ایران نبرد و جنگ خبر ...چهارشنبه پانزدهم خرداد...منصور امان
http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=2971

۱۳۹۲ خرداد ۱۲, یکشنبه

کمدی مناظره و سقط جنین حماسه اقتصادی

 
فراسوی خبر یکشنبه 12 خرداد
 
کمدی مناظره و سقط جنین حماسه اقتصادی
 
زینت میرهاشمی
 
اولین مناظره بازیگران نمایش انتخابات در شامگاه آدینه 10 خرداد توسط صدا و سیمای جمهوری اسلامی اجرا شد. موضوع اقتصاد در فراسوی خلق حماسه اقتصادی، در کانون سوالها بود. این به اصطلاح مناظره آنقدر مضحک بود که مورد اعتراض شرکت کنندگان و تمسخر رسانه های حکومتی قرار گرفت. مناظره به صورتی انجام شد که معلوم نشود ولی فقیه چه کسی را به عنوان امر بر از صندوق بیرون خواهد کشید.
اکثریت شرکت کنندگان مشکلات اقتصادی را محصول دولت احمدی نژاد دانسته و بدون ارائه برنامه خود را ناجی مشکلات اقتصادی، بحران بیکاری و... معرفی کردند.  8 کاندیدای برگزیده شورای نگهبان، نهاد زیر امر ولی فقیه به شکلی سطحی خود را رقیب هم معرفی می کردند. اما نتیجه فینال مناظره تلویزیونی، بار دیگر بر انتخابات مهندسی شده و غیر رقابتی حتا در میان باندهای درون رژیم صحه گذاشت. از 8 کاندیدا کسی شانس برون آمدن از صندوق را دارد که مطیع سیاستهای خامنه ای باشد. هیچ کدام از این افراد نمی توانند مشکل اقتصادی ایران را حل کنند. همه اینها موافق تبعیض جنسیتی، بیکار سازی زنان به نفع حل مشکل بیکاری، قوانین ضد کارگری، عدم امنیت کار و همچنین در زمینه حقوق بشر موافق شکنجه، اعدام، سنگسار، قصاص و همه مجازاتهای غیر انسانی، هستند. در زمینه مسائل بین المللی، همه اینها موافق تولید بحران، تنش و تقویت نیروهای ارتجاعی و جنگ طلب در منطقه هستند. به عبارتی وظیفه اصلی 8  کاندیدا تامین امنیت استبداد مذهبی و دفاع از قوانین ارتجاعی و ضد بشری حاکم است و نه حقوق اولیه مردم.
 
معاون اول احمدی نژاد روز شنبه 11 خرداد، به کسانی که در مورد احمدی نژاد بی انصافی می کنند و می خواهند «با دروغها و هجمه ها» به «قله» برسند اعتراض کرد. وی گفت:«این دلها را خداوند به سوی کسی که بخواهد رجوع می دهد چنانکه احمدی نژاد را بالا کشید.»
کاندیداها تکلیف خود را روشن می دانند. مهم نیست چه برنامه ای داشته باشند، مهم این است که تکلیفشان در جایگاه مورد نظر ولی فقیه روشن باشد. احمد خاتمی روضه خوان نماز جمعه 10 خرداد تکلیف شرکت کنندگان در نمایش انتخابات را بیان کرد. عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان به درستی گفت «هر رای در انتخابات رای به نظام است».
تحریم انتخابات ، نه به نظام استبداد ولی فقیه، نه به دیکتاتوری است.
 



راز سرگُشاده در سُخنان درگوشی حسن روحانی




دوشنبه 13 خرداد
راز سرگُشاده در سُخنان درگوشی حسن روحانی
منصور امان
حُجت الاسلام حسن روحانی، یک نامزد نمایش انتخابات ریاست جمهوری، به رای دهندگان اطمینان داده است که "امسال، یعنی سال 92، مثل سال 88 نخواهد شد". او این وعده را در جریان یک همایش تبلیغاتی به زبان آورده که با یورش ماموران امنیتی و انتظامی و نیز "لباس شخصی" بر هم خورد.

به گُزارش منابع گوناگون، شرکت کنندگان در گردهمایی مزبور پس از آنکه طی شُعارهایی خواستار آزادی زندانیان سیاسی و نامزدهای زندانی انتخابات پیشین، آقایان موسوی و کروبی شدند، مورد حمله مامورانی قرار گرفتند که در بیرون و داخل محل مراسم مُستقر شده بودند. دستکم 9 نفر از شرکت کنندگان دستگیر شده اند که در میان آنها رییس ستاد جوانان آقای روحانی و چند عُضو آن دیده می شوند.

با این حال، وبگاه رسمی آقای روحانی مُدعی شد "مراسم در کمال آرامش و امنیت برگزار و پایان یافت" و حمله نیروهای امنیتی را "جلوگیری از برخی هیجانات" توصیف کرد. همزمان، ستاد انتخاباتی این نامزد مورد تایید شورای نگهبان، در بیانیه ای طرح مُطالبات از سوی شرکت کنندگان در همایش انتخاباتی وی را "رفتار خودسرانه و مُغایر با اعتدال" خواند و برای نشان دادن برکناری از آنها، "قویا هر گونه رفتار هنجارشکنانه و خیابانی" را محکوم کرد.

حُجت الاسلام روحانی پیش از آنکه فرستادگان حُکومت، حاضرین را مورد توهین و ضرب و شتم قرار دهند، از آنها خواسته بود که در برابر صندوقهای رای "صفهای طولانی" تشکیل دهند و دیگران را نیز به این کار "تشویق" کنند. او خود برای "تشویق" رای دهندگان، یک خبر "محرمانه" را با آنها در میان گذاشت: "مُبهم بگویم امسال، یعنی سال 92، مثل سال 88 نخواهد شد."

آقای روحانی توضیح بیشتری در باره پیشگویی خود نداد، اما با توجه به آنکه وی حتی قادر به تامین امنیت جلسه سُخنرانی خود نیست و فراتر از آن، ناچار است به جای همدردی با شرکت کنندگان، از مُهاجمان دلجویی کند، باید ارزیابی او از ادامه پروسه انتخابات را در بهترین حالت، بسیار خوش بینانه ارزیابی کرد.

پیشتر، حُجت الاسلام خاتمی، یک پایور "میانه رو" دیگر جمهوری اسلامی، در سُخنانی غیرمُنتظره از تعیین شدن نتیجه انتخابات از قبل و تصمیم حُکومت برای تقلُب و رقم سازی خبر داده بود. وی در توضیح علت خودداری از نامزد شدن گفت: "تازه اگر از این مرحله [شورای نگهبان] هم بگذریم، حق نداریم بیش از آنچه می خواهند، رای بیاوریم."

تا کنون نشانه لمس پذیری از تلاش حُجت الاسلام روحانی برای "مثل سال 88 نشدن" انتخابات دیده نشده و به همینگونه، وی روشها یا مکانیزمهای برای جلوگیری از تکرار آن ارایه یا حتی پیشنهاد نکرده است. تنها موضوع قابل توجهی که او در این ارتباط از خود به نمایش گذاشته، مرزبندی با مُعترضان و نیروی اجتماعی و به بیان دیگر، تنها نیروی واقعی و اهرُم فشاری است که می تواند به گونه موثر، پروژه "مُهندسی انتخابات" را با مانع روبرو سازد.

با چنین پیش شرطهایی، فراخوان انتخاباتی آقای روحانی به تشکیل "صف طویل" و سُخنان درگوشی او، چیزی بیشتر از تدبیر در چارچوب و در خدمت "حماسه سیاسی" آیت الله خامنه و همدستانش نیست.
فراسوی خبر.......نقل از سایت های ایران نبرد و جنگ خبر.....دوشنبه 13 خرداد....منصور امان

۱۳۹۲ خرداد ۱۰, جمعه

رکوردهای جهانی جدید جمهوری اسلامی در امر تروریسم و نقض حقوق بشر



شنبه 11 خرداد
رکوردهای جهانی جدید جمهوری اسلامی در امر تروریسم و نقض حقوق بشر
لیلا جدیدی
رژیم جمهوری اسلامی، به سرکردگی ولی فقیه خامنه ای، در بالا بردن شهرت جهانی خود در امر تروریسم و پایمالی حقوق بشر همواره نهایت کوشش و توان را از خود نشان داده است. این بار نیز روزنامه های سراسر جهان با زبانهای گوناگون به این شهرت ابعاد گسترده تری داده اند.

رژیم از یک سو با برجسته کردن نقش تروریستی خود در کنار حزب الله لبنان برای نجات دیکتاتور سوریه که علیه یک خلق به غارت و جنایت دست زده، در صدر لیست سیاه تروریسم وزارت امور خارجه آمریکا قرار گرفته است. این وزارتخانه فعالیتهای تروریستی رژیم را در مقایسه با 20 سال گذشته، بی سابقه توصیف کرده و از آن به عنوان "بدترین کشور" در این زمینه نام برده است.

از سوی دیگر، دادستان پرونده بمب گذاری در مرکز همیاری یهودیان در بوئنوس آیرس، آرژانتین، جمهوری اسلامی را به ایجاد پایگاه ‌های مخفی اطلاعاتی در آمریکای لاتین برای طراحی و انجام عملیات تروریستی متهم کرد. آلبرتو نیسمان مقامهای بلند پایه رژیم را آمر بمبگذاری در این محل معرفی کرد. وی همچنین اظهار داشت که بمبگذاری در "آمیا" یک عملیات محدود نبوده و بخشی از یک "زنجیره دنباله ‌دار" است.

و اما رژیم پیرامون نقض حقوق بشر هم توانسته نظرات بسیاری را به خود جلب کند، تنها به چند مورد اشاره کنیم:

نخست آنکه علی اصغر حجازی، مسوول ارشد امور امنیتی و سیاسی دفتر خامنه ای هم به دلیل ایفای "نقش پشت پرده در سرکوب شهروندان ایرانی" در لیست تحریم آمریکا قرار گرفت. وی به 60 نفر دیگر از مقامات جمهوری اسلامی پیوسته که به ایفای همین نقش متهم هستند.

نمونه دیگر، اظهار نظر آقای احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران است. وی ممنوعیت زنان از نامزدی در انتخابات فرمایشی جمهوری اسلامی را خلاف میثاقهای بین المللی حقوق مدنی و سیاسی که ایران از امضا کنندگان آن است، توصیف کرد.

همچنین پنج متخصص سازمان ملل متحد، نقض حقوق شهروندان ایران به ویژه زنان برای شرکت در امور سیاسی و محدودیتهای شدید برای روزنامه نگاران و آزادی بیان و اجتماعات را محکوم کردند.

یک نمونه دیگر، کشتار غیرنظامیان توسط حکومت سوریه است که توسط شورای حقوق بشر سازمان ملل محکوم شده است. این شورا دخالت نیروهای حزب الله را که از سوی رژیم ایران تغذیه می شود و همچنین کشتار شهروندان توسط حکومت سوریه را محکوم کرده است.

مقام تروریسم دولتی را کشورهای آمریکا، اسراییل، آلمان، آرژانتین و انگلیس با فتوای قتل سلمان رشدی توسط خمینی که آن را تشویق و حمایت از تروریسم نامیدند، به جمهوری اسلامی اعطا کرده بودند. سپس حمایت از حزب الله لبنان و بنیادگراهای فلسطینی نیز به این پرونده افزوده شد. آمریکا، سپاه پاسداران و وزارت دفاع رژیم و آلمان (به دلیل جنایت میکونوس) مدال تروریسم را به جمهوری اسلامی و مقامهای بلند پایه آن داده بودند.

از این رو، مساله توسل رژیم به تروریسم و نقض حقوق بشر تازگی ندارد. موضوع مورد توجه رابطه ای است که سنگین شدن این کفه ترازو با شدت یافتن بحران در حکومت ولی فقیه در کفه دیگر دارد.

۱۳۹۲ خرداد ۹, پنجشنبه

فشار تحریمهای اقتصادی برای رژیم اهمیت ندارد

 


آدینه 10 خرداد
فشار تحریمهای اقتصادی برای رژیم اهمیت ندارد
زینت میرهاشمی
قسمتهایی از بیانیه اتحادیه اروپا در توجیه اهداف تحریمهای اقتصادی روز چهارشنبه 8 خرداد در رسانه ها بازتاب پیدا کرد. در بیانیه اتحادیه اروپا بر این موضوع تاکید شده است که تحریمهای اقتصادی در رابطه با برنامه هسته ای رژیم و عدم پذیرش قطعنامه های سازمان ملل از طرف جمهوری اسلامی صورت گرفته است.
اتحادیه اروپا تاکید می کند که هدف فشار بر رژیم و نه بر مردم ایران است. اتحادیه اروپا با تناقضی آشکار روبرو است که ریشه در سیاست آن نسبت به استبداد حاکم بر ایران دارد. سیاست دولتهای اروپایی بر اساس مماشات و با پوشش «تغییر رفتار» رژیم بوده است.
در نوک پیکان سیاست کشورهای اروپایی و آمریکا تامین منافعشان از طرف رژیم حاکم بر ایران قرار دارد نه حقوق بشر و خواسته های دمکراتیک مردم ایران.
البته از دولتمردان اروپا و امریکا انتظار نمی رود که به منافع مردم ایران فکر کنند. مهم این است که این کشورها بر اساس پرنسیبهای خود بر نقض حقوق بشر توسط رژیم ایران چشم پوشی نکرده و به این رژیم برای به رسمیت شناختن حقوق مردم ایران فشار وارد کنند.

اگر چه تحریمهای علیه نهادهای وابسته به سپاه پاسداران به منظور فشار بر این نهادها انجام شده است اما رژیم به طور آشکار از راههای دیگر و با نصب پرچم کشورهای دیگر بر کشتیهای باربری، تحریمها را دور زده است.
بالارفتن قیمتها، حذف سوبسیدها، چند نرخی کردن ارز، رشد نقدینگی، رواج اقتصاد شبه دولتی به جای خصوصی، رشد باندهای مافیایی واردات همراه با رانت خواری، مواردی است که فقر و تنگدستی بر مردم ایران را تحمیل کرده است. بر دارو و مواد غذایی و بهداشتی تا کنون تحریمی وجود نداشته اما نبود دارو یکی از معضلات مردم شده است.
بیانیه اتحادیه اروپا بار دیگر بر سیاست مماشات تاکید دارد. این بیانیه تحریمها را «ابزاری برای ایجاد فضای همکاری» بر می شمارد و هدف از تحریم را «متقاعد کردن رهبران ایران به ادامه گفت و گوی سازنده برای ایجاد این اطمینان که برنامه هسته ای کشور صرفا سرشتی صلح آمیز دارد» می داند. در بیانیه پایان فشارها و تحریمهای اقتصادی را، رعایت تعهدات بین المللی و پذیرش قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل و آژانس بین المللی انرژی هسته ای دانسته است.
پخش بیانیه اتحادیه اروپا همزمان با نمایش انتخاباتی که این روزها کلیک خورده، به بازیگران صحنه نمایش گوشزد می کند که برای لغو تحریمها باید از قطعنامه های شورای امنیت ملل متحد پیروی کرده و دست از غنی سازی اورانیوم بردارند. به یک معنی همگان منتظرند که ولی فقیه جام زهر بنوشد.
به گمان من اگر ولی فقیه برای نوشیدن جام زهر بر تن هر کدام از این عروسکهای خیمه شب بازی لباس ریاست جمهوری بپوشاند به نفع مردم ایران است. به عبارتی دست کشیدن رژیم از ساخت سلاح اتمی اقدامی مثبت است. اما سیر رویدادها نشان دهنده آن است که ولی فقیه برای حفظ خود سیاست انقباضی را پیش خواهد برد. نه فشار تحریمهای اقتصادی بر مردم و نه همکاری با جامعه بین المللی برای رژیم اهمیت ندارد. این رژیم بحران تولید می کند تا بتواند در بحران امنیت خود را تضمین کند.
فراسوی خبر...نقل از سایت های ایران نبرد و جنگ خبر ...آدینه ده خرداد ...زینت میرهاشمی
http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=2966

۱۳۹۲ خرداد ۸, چهارشنبه

انتخابات زیر چتر ابتذال



پنجشنبه 9 خرداد
انتخابات زیر چتر ابتذال
منصور امان
پس از ناچار شدن آقای خامنه ای و شُرکای نظامی و امنیتی اش به تن دادن به رُسوایی و حذف نامزدهای ناخوانده از نمایش انتخابات، تنها نُکته ای که این بساط به هم ریخته برای عرضه و توجُه دارد، تماشای فرو رفتن آن در مراحل پیشرفته تری از ابتذال است.

این واقعیت را ابتدا مضحکه "ائتلاف" آقایان ولایتی، قالیباف و حداد عادل به نمایش می گذارد که استعداد آن برای ریشخند برپاکنندگانش هر روز از مرزهای تازه ای گُذر می کند. این سه پایور ارشد "نظام" که به نظر می رسید به طور اجباری به داخل این ظرف فشار داده شده بودند، پس از اندکی کرشمه، شرط گذاری و به تعویق افکندن مُکرر زمان و چگونگی تعیین نامزد نهایی، اکنون دیگ بار گذاشته شده توسط آشپز را واژگون کرده و می گویند که خیال کنار رفتن ندارند و مشغول یارگیری شده اند.

روی دست این فُکاهه هیچکس کمتر از آیت الله مصباح یزدی، "ایدیولوگ انقلاب" (خامنه ای)، بُلند نمی شود. او تنها چند روز پس از آنکه به مُریدانش اطمینان داد نامزدی بهتر از آقای لنکرانی در زمین و آسمان پیدا نکرده، وی را همچون سیب زمینی داغی در دست با دستپاچگی به زمین انداخت تا با همان قاطعیت علمی اعلام کند که آقای جلیلی را "اصلح" می داند. آیت الله نگون بخت به احتمال زیاد از سوی اربابانش به خوبی توجیه نشده بود و هم از این رو ناچار گردید نیشخند همگانی را به جان بخرد و زیر نگاه سنگین "دُشمنان" روی دست راه برود. خبر بد برای "ایدیولوگ" مربوطه آن است که چنین نمی نماید جاده فلاکت انتخاباتی او در اینجا و با نامزد قالب شده به پایان رسیده باشد.

در این میان، مردُم سراسر کشور این بخت را یافته اند که از طریق تلویزیون نیز شاهد مضحکه ای باشند که آقای خامنه ای بر پا کرده است. آنها موقعیت مزبور را مدیون اطوار ناشیانه "رهبر" هستند که مایل است نمایش روحوضی را با دکوراسیون انتخابات غربی روی صحنه ببرد و بر پایه این هوس، نامزدها را برای تبلیغات به تلویزیون بُرد. اما آنچه که در عمل روی داد، مایه تفریح بینندگان و آبرو باختگی بیشتر نمایش گردید. صدا وسیمای ولایت، پابرهنه به میان رجزخوانی ضبط شده ی نامزدهای از صافی گذشته دوید و آنها را قطع یا سانسور کرد. آقای خامنه ای یکبار دیگر درجه ثبات "نظام" را اشتباهی تخمین زده بود و از پروسه نزول آن به نُقطه ای که سیاهی لشکرهایی همچون آقایان عارف و مُحسن رضایی نیز می توانند برای آن تهدید امنیتی شمرده شوند، غفلت ورزیده بود.

کُمدی انتخابات ریاست جمهوری هنوز ظرفیت بیشتری برای نشان دادن ابتذالی که در خود ذخیره کرده، دارد. به این امر همانقدر می توان اطمینان داشت که به بی مایگی بازیگران و کارگردانان این نمایش زننده!
فراسوی خبر...نقل از سایت های ایران نبرد و جنگ خبر ... پنجشنبه نهم خرداد...منصور امان
http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=2965

۱۳۹۲ خرداد ۶, دوشنبه

اعلان جنگ به مُخالفان سوری، کوفتن بر دروازه جنگهای فرقه ای



سه شنبه 7 خرداد
اعلان جنگ به مُخالفان سوری، کوفتن بر دروازه جنگهای فرقه ای
منصور امان
یک گُروه جنگ سالار و دست نشانده رژیم جمهوری اسلامی در لُبنان، به مُخالفان رژیم بشار اسد اعلان جنگ داده و ورود رسمی خود به جنگ داخلی سوریه به مثابه یک طرف درگیریها را به اطلاع همگان رسانده است. آنچه که از زبان سرکرده گروه مزبور، آقای حسن نصرالله، شنیده شد، اعلام تصمیم حاکمان ایران به مُداخله بیشتر و شرکت همه جانبه تر در بُحران سوریه است.

اگر چه مُشارکت فعال رژیم ولایت فقیه در جنگ تبهکارانه خانواده اسد علیه شهروندان سوری موضوع تازه ای نیست، اما بازی آشکار آن با این کارت را می توان نشانه رو به وخامت رفتن وضعیت آقای اسد و مُتحد خارجی اش در سوریه ارزیابی کرد. نواختن پُر سروصدای کوس جنگ از سوی آقای خامنه ای و همدستان، وضعیت جدیدی را در بُحران سوریه به وجود نمی آورد، اما به خوبی می تواند قصد آنها از گُسترش دادن جنگ به کشورهای همسایه و به ویژه لُبنان را به مُخاطبان برساند.

در همان حال که رژیم اسدها با یاری جمهوری اسلامی برای نجات خود با تمام قُوا در پی تبدیل درگیریها با مُخالفان به جنگ بین پیروان فرقه های مذهبی شیعه و سُنی است، مفهوم عملی صف آرایی مُتظاهرانه باند مُسلح و شیعی حزب الله علیه "تکفیریهای سوریه"، تهییج درگیریهای فرقه ای و کشاندن آن به لُبنان است؛ کشوری که در آن ساختار و نظم دولتی بر اساس مُناسبات فرقه ای شکل گرفته است. آغاز جنگ داخلی در لُبنان، می تواند پیش درآمد جنگ شیعه و سُنی در سراسر منطقه باشد.

این گُزینه ای است که حاکمان سوریه و ایران در آستانه کُنفرانس ژنو در برابر سرنگونی رژیم اسدها به میان می کشند و همه ویژگیهای یک اقدام انتحاری را در خود جمع کرده است. با این حال پیامی که سیاست مزبور ارسال می کند، فقط میزان پتانسیل شرارت فرستندگان آن نیست، بلکه تنگنایی که آنها را به اتخاذ چنین راه حلهایی ناگُزیر ساخته را نیز دربر می گیرد.

رژیم اسد زیر فشارهای فزاینده بین المللی، از تهدید به حمله نظامی تا تجهیز مُخالفان قرار گرفته و روسیه، یک مُتحد استراتژیک آن، در حال تاثیر پذیرفتن و واکُنش نشان دادن به این شرایط است.

همزمان، رژیم جمهوری اسلامی که به دلیل تحریمهای فلج کننده نفتی و مالی به منابع محدودی دسترسی دارد و خود به همین علت با بُحران اقتصادی فراگیری روبروست، در گرداب یک جنگ فرسایشی فرو رفته که اکنون بیش از دو سال از عُمر آن می گذرد.

بر این بستر، آقایان اسد و خامنه ای دست در دست یکدیگر و جلیقه انفجاری بر تن، در جُستُجوی فضای تنفُس به این سو آن سو مانور می دهند. با این حال چنین می نماید نخُستین قُربانی آثار تخریبی این راهکار، حزب الله لبنان باشد؛ نیرویی که وانمود می کند فلسفه وجودی آن جنگیدن با اسراییل است و اینک با اعتراف به جنگیدن در خاک سوریه در کنار رژیم این کشور، به مردم لُبنان و بیش از همه به شیعیان این کشور نشان داده که فقط یک کارکرد و وظیفه دارد و آن انجام سفارشات اربابان خارجی اش است.
فراسوی خبر.....نقل از سایت های ایران نبرد و جنگ خبر....سه شنبه 7 خرداد....منصور امان
http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=2963

۱۳۹۲ خرداد ۵, یکشنبه

نمایش انتخابات و رویای تشکیل امپراطوری بزرگ



یکشنبه 5 خرداد
نمایش انتخابات و رویای تشکیل امپراطوری بزرگ
زینت میرهاشمی
حرفهای پایوران و سرکردگان نهادهای سرکوبگر رژیم مانند سپاه و بسیج، نشان دهنده بحران درون هرم قدرت و هراس از خیزشهای خیابانی است.
ولی فقیه و دارو دسته اش با گذشت 4 سال از خیزشهای خیابانی و علیرغم سرکوب وحشیانه مردم، از کابوس قیامها و غرق شدن در دریای تنفر و خشم مردمی نه تنها آسوده نشده بلکه هر چه بیشتر عدم امنیت خود را بروز می دهد.
دستگیری زندانیان سیاسی سابق، خانواده ها و فعالان اجتماعی در روزهای اخیر نشان دهنده ترس از حرکتهای اعتراضی مردم است. تنفر مردمی از رژیم همانند آتش زیر خاکستر است که ولی فقیه و انصارش گرمای آین آتش را بیش از همه احساس کرده و در مقابل آن واکنش نشان می دهند.
سرکرده سپاه در تهران روز شنبه 4 خرداد از تشکیل بیشمار نهادهای سرکوبگر وابسته به بسیج و سپاه و تشکیل «50 هزار حلقه صالحین در محلات» خبر داد. صالحین همان چماقداران و لومپنهایی هستند که خود را برای «عملیات بزرگ بیت المقدس» در تهران آماده می کنند. عملیات بیت المقدس همان انتخابات نمایشی است. اوضاع رژیم چقدر بحرانی است که برگزاری یک انتخابات نمایشی با دست چین شدگان شورای نگهبان به یک جنگ و «فتح» تشبیه می شود.
جاشنین سرکرده کل سپاه در حالی که خود را برای «آفرینش حماسه سیاسی» آماده کرده می گوید:«انتخابات ما همانند یک عملیات بزرگ بیت المقدس برای فتحی دیگر و ناامید کردن دشمن و ...است.»
سیاست ولی فقیه در انتخابات پیش رو، سیاستی انقباضی است. سخن پراکنی سعید جلیلی در روز شنبه 4 خرداد تشدید تنش و بحران در خارج از مرزهای ایران و سرکوب و انقباض در داخل است. به نظر می رسد جلیلی همان رییس جمهوری است که با نظر ولی فقیه که گفت همین رئیس جمهور خوب است منهای بدیهایش، خوانایی دارد.
در اذهان عمومی سعید جلیلی نظرکرده خامنه ای و ادامه دهنده راه احمدی نژاد جا افتاده که مطیع رهبر است.
سعید جلیلی در روز شنبه از «گسترش نفوذ اسلام در جهان»، «تشکیل امپراطوری بزرگ»، «خشکاندن ریشه های رژیم صهیونیستی، نظام سرمایه داری و نظام کمونیستی» و ترویج «نظام اسلامی» سخن گفت.
جلیلی بر بالهای شکسته آرزوهای رهبر، تحقق رویاهای خمینی برای امپراطوری اسلامی را وظیفه خود قرار داده است.
فراسوی خبر.....نقل از سایت های ایران نبرد و جنگ خبر....یکشنبه 5 خرداد.....زینت میرهاشمی
http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=2961